۱۳۸۸ خرداد ۱۸, دوشنبه

اندر باب انتخابات

نمی خواستم از باب انتخابات ریاست جمهوری چیزی بگم، شاید به این خاطر که با اصل نظام که ولایت ملا ساخته فقیه باشه مخالفم، اما با بحث و مناظره ها و تبلیغات خیلی کیفور شدم، یکی به خاطر نگه داشتن صندلی میاد و به هر چیزی دست میزنه و اونقدر خودش رو کم میاره که به بازی موش و گربه تن میده و واویلا که دروغ علنی اونم توی نظام مقدس!!! یکی میاد با ماهی هفتاد هزار تومان می خواهد مثلا مردم رو مرفه کنه، اون یکی که اینقدر اخم آلودست آدم میترسه نگاهش کنه؛ انگاراز عالم و آدم طلبکاره، یکی هم سبز میشه و یه عالم جوون دور خودش جمع میکنه و خداییش به جز حرف زدن کج و کولش که چیز تو دهن مخالفاش گذاشت بهش خرده نمیگیرم، اونقدر به خودش و کاراش مطمئنه که میاد و کتاب برنامه هاش رو چاپ میکنه، اقلان اینجوری کمتر می تونه بزنه زیر همه چیز و بگه من؟ کی؟ کجا؟ من نگفتم.

چرا دروغ تنها کسی که نشون میده روی مواضع خودش مونده و می مونه همین آقای میر هست، که اونم شک دارم نقش بازی دیگه ای باشه از این نظام هزار رنگ... به هر رنگ و صورت و حال، من یکی این دفعه مثل همیشه میرم و رای میدهم شده به آقای بد اخلاق تا نکنه مردک دوباره رئیس جمهور بشه، به رای من نیست اما دلم خوشه بیکار ننشستم نگاه کنم، لااقل شاید اینا دیگه توی ینگه دنیا جار نزنن که ما همجنسگرا نداریم و وجود ما بیچاره های دست و پا شکسته رو انکار تام کنن.

به امید آزادی و شرافت ایرانی

 





۳ نظر:

حامد گفت...

رای دادن و رای ندادن، اختیار شخصی هر کس هست. نمیشه گفت باید رای داد و یا نباید رای داد.
www.eshaareh1.bloghaa.com

hamlet گفت...

حامد راست میگه.. رای دادن نظر شخصیی ه.
ولی چرا میگی ما دست و پا شکسته ایم؟.. عقلمون که از استریتها بیشتر بازدهی داره... دست و پامونم که سالمه!!!!

رسول گفت...

یعنی اینقدر بد گفتم، مسلما ما دست و پامون سالمه