بمانند و بخوانند ...
میثم و رضای عزیزم پیوندتان مبارک ...
از ایزد مهر شادی و سلامتی و پایداری درخواست دارم ... در پناه یزدان پاک
آفرین تا همیشه برای هم و به یاد هم شاد باشید ... وفاداری ارزانی مهرتان
...
۱۳۸۸ دی ۱۰, پنجشنبه
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
۱۱ نظر:
سلام رسول جان
عزیز قرار بود ما با هم کلی رفیق شیم
پس چرا دیگه به سراغم نیامدی؟
سلام رسول عزيز خوبي رفيق ؟ ممنونم كه قدم رو چشمام گذاشتي بهم سر زدي. راستی داداش از کامنتت بر میومد که تهران نیستی! کجایی دادا؟
تازه شدم
ببین
تازه شدم
ببین
سلام رسول خوبم
خیلی بهشون تبریک میگم
راستی تولد بلاگریت بود... چهار سالگیت مبارک.
من از اولین وبلاگت خواننده-ات بودم!
بازم داستان بنویس... داستانهات قشنگ بودن.
بوس
سلام دوباره ب رسول دادا
من تا حالا کرمان نیومدم ولی خیلی مایلم به دیدن این شهر
فک کنم تو تهران بییای
حتما باید قبلش با من در تماس باشی تا همدیگه رو ببینیم
بیخیال پسر
رسول سوتی هاش قشنگه:)
این ادی یاهوی منه اگه انلاینی پی ام بدهprince_elvis_mc
ممنون گلم . از داشتن دوست خوبی مثل تو مسروریم . شاد و بهروز باشی
رضا ومیثم
ممنون گلم . از داشتن دوست خوبی مثل تو مسروریم . شاد و بهروز باشی
رضا ومیثم
به به به به
خیلی مبارکه
ارسال یک نظر